قرص شنگولی

ساخت وبلاگ

دیروز تلخ بودم یه برج زهرمار به تمام معنی این وسط فندوق خان هم گیر داده بود بیا بازی کنیم و طبق معمول همیشه برندس

خداییش چرا بجه ها میخوابن اینقدر معصومن ادم بابت همه اذیتهای کرده و نکردش پشیمون میشه

چند وقت پیش یعنی از اول مهر که اون اتفاقات کشور شروع شد و من هی اخبار رو دنبال میکردم و هی حرص میخوردم و دلم میخواست میتونستم براشون کاری میکردم و بعد هم ا.ع.د.ا.م ها شروع شد نابود شدم استرس و اشوب و دلشوره تمام وجودمو گرفته بود و پلکم مستمر میپرید کلافم کرده بود هی صبر کردم خوب بشه نشد که نشد 2 هفته طول کشید رفتم چشم پزشکی گفت ربطی نداره مربوط به اعصابه از همونجا رفتم مغز و اعصاب دعوام کرد که وقتی تحملشو ندارم چرا اخبار میبینم و بهم یه قرص ارامش بخش داد و گفت خوب نشدی دو هفته دیگه بیا ام ار ای بنویسم سریع از داروخانه خریدم و بعد از خوردنش خداروشکرررررررررر خوب شدم

و دیروز هم برای خوب شدن حالم یکی خوردم ماشالله به حدی از معنویت رسیدم که هر چیزی تا مرز فروپاشی منو میرسونه و قرصهای ضد افسردگی گاهی خوب شنگولم میکنن ولی باید حواسم باشه بهشون معتاد نشم

دیروز صبح زود برادرشوهر راه افتاده بود که برن مشهد و قرار بود امروز پدر شوهر بره که بعد از ظهر راه افتاد اولش کمی به پری حرف زدیم و گفتیم ببین بدجنس خب اونها ماشین نداشتن صبر کرد اونها برن بعد خودش با شوهرش بره ولی اخر حرفهامون به این نتیجه رسیدیم خب شوهرشه حق داره دوست داره تنها باشه دوست داره راحت باشه والا پری هم ادمه بخدا . نمیشه که همیشه برادرشوهر رو یدک بکشه .

صبح هم که بیدار شدم موهامو دکلره کردم الانم حوله بسر نشستم براتون مینویسم موهام خشک بشه رنگ دودی بنفش میزارم نتیجه این رنگ دودی با هر رنگی محشره

و بعدشم لاکهامو میزنم و بعد صورتمو وکس میندازم و خودمو برای عید مرتب میکنم

انشالله سالی پر از برکت و روزی و حال خوب شادی برای هممون باشه برای همه مردم کشورم باشه الهی که غم نبینن و حال دلشون خوب باشه الهی همه به همه ارزوهاشون برسن آمین

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 9:14 توسط  | 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1402 ساعت: 16:04