افتادم

ساخت وبلاگ

دیروز شوشو رفته بود بیرون منو فندوق کلی بازی کردیم و روز بشور بساب بود گاهی کار خانمها تو خونه جوریه که خیلیییی زیاده ولی به چشم نمیاد مثل سابیدن وسایل دیروز شدید درگیرش بوودم بخصوصو چدنهای رو گاز 

فندوق صدام زد که مامان بیا وان بادیمو از بالای کمدم بده رفتم بالای تختش و اومدم بیام پایین شلوارم به تخت گیر کرد و شتلق افتادم زمین جوری خوردم زمین که فکر کردم الان تمام مهره های ستون فقراتم از کلم زدن بیرون 

الان همون جای امپول سزارین هست  وسط نخاع همون دوتا دونه مهرم وحشتناک درد میکنههههههه

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 56 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 7:55