شیرین

ساخت وبلاگ

سلام خدا جونم 

سلام دوستای عزیزم 

وقتی بدنیا اومدم اولین اسمی که توی گوشم زمزمه شد شیرین بود 

تنها کسی که از اسم شیرین خوشش نیومد و منو همیشه با اسم شناسنامم صدام میکرد بابام بود 

اما همه بهم میگفتن شیرین 

دوره دبستان بودم پسر عمه هام اسممو مسخره میکردن نمیدونم چرا و من تصمیم گرفتم هر کی شیرین صدام میزنه جوابشو ندم و بعد از مدتی همه به اسم شناسنامم منو صدام زدن 

ولی هنوزم که هنوز  اکثر فامیلهای دور هنوز منو با اسم شیرین میشناسن 

اقای پدر چند روزیه تو خونه اهنگ شیرین شیرین (کردی- تو نون خ میخوند ) رو میخونه و تازه به فندوق گفت اسم مامانت شیرینه اونم کلی بهم خندیده نمیدونم چرا؟ اما برای خوندن اهنگ با باباش همراهی کرده 

الان میدونم واقعا اسم قشنگیه و دوستش دارم دیگه اون حس بدو بهش ندارم 

امروز دختر عموم رو جلو اداره بوق دیدم میگه همش از دور دیدمت میگم خدایا این شیرینه ماسک زده تازه دیدم  فامیل نزدیک هم به همین اسم صدام میزنن  کاملا تلاشم بینتیجه بوده 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 63 تاريخ : شنبه 6 ارديبهشت 1399 ساعت: 18:56