من موفقم

ساخت وبلاگ
امروز اتفاقی با تمرکز 68 ثانیه ای اشنا شدم دارم تمرین میکنم فکر کنم چند روزی همینطور تمرین کنم موفق بشم اون چیزی که میخوامو بدست بیارم نمیدونم چرا تمرکزم کم شده قبلنا خیلی زیاد میتونستم تمرکز کنم شاید دلیلش پیریه دیروز خیلی کار داشتم یه جلسه پر جنجال هم سر ظهر و بعدش که کارام تموم شد رفتم خونه بازم یکم از مامی دلخور شدم وای خدایا چرامن اینقدر دلنازک شدم وقتی اومدیم خونه خودمون از دست شوشو هم دلخور شدم کلا رو دلخوری شدید تمرکز کردم و سوزنم گیر کرده تا شب داغون بودم صبح دوباره یاد دختر عمم افتادم و اینکه دختر عموم چی گفت بهشون که رابطمونو خراب کرد چرا نمیتونم عمه و دختر عممو فراموش کنم شاید عذاب وجدان دارم که پشت سرشون حرف زدم کلا یه زمانی خیلی بچه بودم و به اطافیانم خیلی اعتماد میکردم و گاهی در حق ادمها بدی کردم نمیدونم الان از دست خودم شاکیم یا نه فقط دلم میخواد همچی خوب باشه باید روی خوبیها تمرکز کنم باید روی صلح و دوست داشتن و مهربونی و بخشش تمرکزمو زیاد کنم من باید ادم خوبی باشم مهربون باشم ذهنمو ازاد کنم . کارای مامانمو بزارم به پای پیر شدن و کم حوصلگیش . کارای شوهرمو بزارم به پای مرد بودن و غیر انعطاف بودنش. حالا باید هماهنگ بشم با همه اینها پس باید قوی باشم خیلی قوی نباید بزارم چیزای کوچیک منو از پا دربیاره 

من یک زنم یه زن موفق همونطوری که همیشه بودم 

راستی چرا وبلاگم تم نداره ؟ نمیدونم چرا بهم ریخته باید سر فرصت یه تم خوب براش پیدا کنم 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 11:37