شنیدین میگن زنی که خرج نداره ارج نداره؟؟؟؟

ساخت وبلاگ

 

   همیشه شنیدم و بهش توجهی نکردم همیشه سعیمو کردم با توجه به جیب شوشو خان خرج کنم و برنامه ریزی کنم ازینکه خونه جدید کمد دیواری نداشت کلا عصبی بودم بهش پیشنهاد دادم بیاره ببینن اندازه بگیرن قیمت بدن اگه تونستیم میزنیم اونم گوش کرد و اورد من هیچ اصراری هم نکردم فقط, پیشنهاد دادم دیروز تو برنامه هاش نوشته بود و یک اقایی رو اورد اندازه گرفت و براورد کرد دوتا کمدها رو بزنه نزدیک سه تومن میشه داغان عصبانی منو نگاه میکرد و خودش تصمیم گرفت یکیشو که کوچیکتره فعلا بزنه بقیه بمونه بعد اینکه یارو رفت بشوشو گفتم حالا میخوای بمونه بعدن میزنیم ناراحت و عصبی گفت تو بعضی وقتا منو خیلی تحت فشار میزاری ،خیلی خیلی خیلی بهم برخورد و ناراحت شدم من هر جور فکر میکردم من فقط نظر داده بودم حس کردم تقصیر خودمه خب بد بارش اوردم اون هرجور دوست داره و هر کاری دوست داره میکنه منم هی مراعات میکنم همش فکر کردم امروز که میره سرکار اس بدم دیگه نمیخوام و ازین حرفا... ولی دوباره گفتم چرا نخوام چرا باید بازم من مراعات کنم ولی دلم میخواد بفهمه خیلی ناراحتم کرده نمیدونم چکار کنم. فعلا که زندگی با عزیزم جانم داره با دلخوری درونمون پیش میره همیشه همینجوری بوده ما هیچ وقت دعوا نکردیم از هم دلخور شدیم و باز با هم حرف زدیم شوشو طاقت قهر نداره و من قهر کردن بلد نیستم ولی معلومه جفتمونم چقدر ناراحتیم فکر میکنم زن و شوهرهایی که دعوا میکنن و داد میزنن قهر میکنن بعدش قضیه تموم میشه خیلی زود ولی ما که همش حرف میزنیم و دلخوریهامونو قورت میدیم نمیدونم خوبه یا بد ولی دوستش ندارم کاش منم میتونستم مثل زنهای جیغ جیغو جیغ بزنم گریه کنم دعوا راه بندازم غرغر کنم خیلی بده که نمیتونم و فقط مراعات میکنم و لبخند میزنم خیلی بده همچی میمونه توی دلم تلنبار میشه .اونم همینجوریه ها گله نمیکنه ولی یهو یه چیزی میگه تا مغز استخون ادم میسوزه .  البته بهش پیشنهاد دادم یه دفتر بزاریم تو خونمون هر دوتامون دلخوریهامونو توش بنویسم شاید اینجوری یکم اروم بشیم 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 130 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 11:34