دلتنگی

ساخت وبلاگ
وقتی پسری مادر نداره روزهای نزدیک به این روز گاهی چشماش تر میشه و دلش تنگ سرشو بالا میگیره تا ما متوجه تنهایی و دلتنگیش نشیم 

دیشب هم به هوای مادرش به همه خاله هاش زنگ زد روزشونو تبریک گفت منم دل به دلش دادم و سعی کردم نزارم کلافه بشه البته فکر میکنم نذاشتم من که تو دلش نیستم 

دیروز شوشوم  دلش مامانشو میخواست خدا مامان نازنینشو بیامرزه و روحشو شاد کنه 

به همه زنگیدیم با بهونه و بی بهونه مامی هم گفت بیاید اینجا ولی نرفتیم و خونه موندیم 

یه جشن کوچیک سه نفره گرفتیم 

برای مامی دو تا پارچه دامنی هم گرفتم (پارچه چقدر گرون شدههههههه)

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت: 8:37