جشن الفبا

ساخت وبلاگ

امروز جشن الفبای فندوقم بود

صبح رفتیم مدرسه قرار بود من برم کمک نماینده تا کیک رو از قنادی بیاریم فندوق رو گذاشتم مدرسه و رفتم کیک رو با خانم نماینده آوردیم

حیف پول شد جشن چون بجای یک جنگ شادی یک عمو ر.و.ح.ا.ن.ی دعوت کرده بود که هر روز توی تی وی ریختن ما از دست اینها تی وی نگاه نمی‌کنیم والا حالا اومدی بود بچه ها رو بخندونه بالاخره بعد از یک ساعت چرت و پرت گویی ها رفت و بچه ها لوح و جایزه هاشونو گرفتن و خداحافظی کردیم و اومدیم

از گروههاشونم خداحافظی کردم و اومدم بیرون

بابا چشماش خیلی ضعیف شده و این یکم حالمو امروز خراب کرده

چند روزیه برلی پوستم روغن کرچک میزنم واقعا عالیه راستی زیر چشمم که گوده همیشه جدیدن هی نیشگون میگیرم آروم آروم بعد از روغن کرچک به نظرم داره بهتر میشه

+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 22:1 توسط  | 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 39 تاريخ : جمعه 4 خرداد 1403 ساعت: 17:36